حفره خالی درون...

ساخت وبلاگ

هیچ چیز بدتر از بی هدفی نیست. 

آنقدر از اتفاقات گذشته و حال خسته شدم که اهدافم را گم کردم. هدفی که تمام عمر براش دویدم الان بیرنگ شده... اصلا گم شده... اصلا امیدی به رسیدنش نیست. 

دردناکتر این هست که هیچ کس نیست من را به سمت هدفم هول بده... حالا که می بینن بی هدفی هر کس به سمت خودش و به نفع خودش می خواهد ازت استفاده کنه... 

البته تقصیر آنها نیست... تقصیر خودم هست که بی هدف و بی معنی دارم روزهام را سپری می کنم.

دردناکه... خیلی... ولی من واقعا چکار باید بکنم. در دنیایی که دوستش ندارم نه چون زیبا نیست یا چون کسی درش نیست که دوستش داشته باشم یا کسی نیست که دوستم داشته باشه... 

دنیا پر از دردهایی که دیگه تاب تحملشون را ندارم. من از درون خالی شدم و بی معنی... حفره ای که سعی کردم با چیزها و آدمهای دیگه ای پرش کنم ولی خالی تر شد... حساس تر شد و دیگه راهی برای پر کردنش پیدا نمی کنم.

البته اصلا دنبال راهی نیستم تا پرش کنم. و همین اجاره داده تا بقیه هر طور دلشون می خواد باهم رفتار کنن... گاه از سردلسوزی... گاه هم سو استفاده...

چرا نمی خواهم این مرحله احمقانه دلگیری از چیزهایی که نمی دونم چیه و یا بی معنی بودن را رها کنم؟

چرا نشونم نمی دی راهی که من را می بره به وضعیت نرمال زندگی؟ خدایا توهم دیگه از دستم خسته شدی؟

+ نوشته شده توسط آینه در یکشنبه نوزدهم آبان ۱۳۹۸ و ساعت 11:38 |
یکی یه قرص آرامبخش بهم بده......
ما را در سایت یکی یه قرص آرامبخش بهم بده... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : honestspeech بازدید : 128 تاريخ : شنبه 9 اسفند 1399 ساعت: 18:15